نوشته شده در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر

صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که

برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی

چشمات نگاهت نگاه مهرنوش بی وفایی

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت،
نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت،
نخستین کلامی که دلهای ما را به بوی خوش آشنایی سپرد وبه مهمانی عشق برد،
پر از مهر بودی پر از نور بودم،
همه شوق بودی همه شور بودم،
چه خوش لحظه ای که می خواهمت را به شرم و خموشی نگفتیم و گفتیم،
چه خوش لحظه هایی که دزدانه از هم نگاهی ربودیم و رازی نهفتیم،
دو آوای تنهای سرگشته بودیم،
رها در گذرگاه هستی.
دریغا در آن قصه ها و غزل ها نخواندیم که آب و گل عشق با غم سرشته است!
از آن روزها آه عمری گذشته است.
من و تو دگرگونه گشتیم
دنیا دگرگونه گشته است!
در این روزگاران بی روشنایی
در این تیره شب های غمگین،
که دیگر ندانی کجایم،
که دیگر ندانم کجایی!

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

زمزمه اش می کنم...

باختن را می گویم...

نمی دانی چقدر سخت است...

ولی دوباره نفس خواهم کشید...

من به خود باور دارم ولی دیگر هرگز....

به هیچ " تویی " باورم را نخواهم داد...

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

آنقدر دوستت دارم

            که هر چه بخـــواهی همان را خواهم

 

                     اگر بروی شـــادم

                                اگر بمانی شـــادتر

             تو را شـــادتر می خواهم

                               با من یا بی من

                                            بی من اما ؛

                          شـــادتر اگر باشی

                               کمی

                      فقط کمی ، ناشـــادم

                                و این همان عشق است . . .

          عشق همین تفاوت است

                               همین تفاوت که به مویی بسته است

و چه بهتر که به موی تو بسته باشد !

                                    خواستن تو تنها یک مرز دارد

                  و آن نخواستن توست

                               و فقط یک مرز دیگر

                     و آن آزادی توست

                                      تو را آزاد می خــــواهم . . .

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟

از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان؟

از خاطراتی که با تو در باران خیس شد؟

یا از غزلهایی که هیچ وقت سروده نشد؟

از چه بنویسم ؟؟

از نامه هایی که هیچوقت بسویت نفرستادم ؟

یا از ترانه هایی که هرگز برایت نخواندم؟

از چتری که هرگز زیر آن نایستادیم؟

یا از بدرودی که هرگز بر زبان نیاوردیم؟

من عاشق بیابانی هستم که هرگز قسمت نشد با هم در آن قدم بزنیم…

من دل بسته درختی هستم که فرصت نشد اسممان را رویش حک کنیم…..

من منتظر پنجرهایی هستم که عطر تو را دوباره به من نشان دهد…

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

اگه يه روز من مُردم و تو منو دوست داشتي پنج شنبه ها بيا سرِ

مزارم و گلِ سرخي رو روي قبرم بذار تا هميشه اون گلي که بهت

داده بودم رو به خاطرم بيارم ... ولي... اگه تو مُردي ... من فقط يک

بار ميام مزارِت .. ميام و اون دسته گلِ سفيدِ مريم رو که با خون

خودم سرخشون کردم ، برات هديه ميکنم وعاشقانه کنارت جون

ميدم تا بدوني هيچ وقت تنها نيستی

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

دوست داشتنِ کسی که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردنِ کاکتوس می مونه
هر چی محکم تر بغل کنی
بیشتر آسیب میبینی

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

دو تا چیز دل آدمو خیلی زود می زنه
حواست باشه
یکی شیرینی که شیرینیش بیش از اندازه باشه
یکیش هم عشقی که ابراز عشقش بیش از اندازه باشه
پس خیلی مواظب باش

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

درگیر رویای توام

منو دوباره خواب کن

دنیا اگه تنهام گذاشت

تو منو انتخاب کن

دلت از آرزوی من

انگار بی خبر نبود

حتی تو تصمیمای من

چشمات بی اثر نبود

خواستم بهت چیزی نگم

تا با چشام خواهش کنم

درا رو بستم روت تا

احساس آرامش کنم

باور نمی کنم ولی

انگار غرور من شکست

اگه دلت میخواد بری

اصرار من بی فایدست

هر کاری میکنه دلم

تا بغضمو پنهون کنه

چی میتونه فکر تو رو

از سر من بیرون کنه

یا داغ رو دلم بذار

یا که از عشقت کم نکن

تمام تو سهم منه

به کم قانعم نکن

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

می گویندیک دقیقه طول میکشد تا یک فرد خاص را پیدا کنید،

 یک ساعت طول میکشد که او را تحسین کنید،

یک روز تا دوستش بدارید،

و یک عمر تا فراموشش کنید.

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی

و چیزی نگی و وقتی  ازش دور میشی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو

داشتی ما واقعا تا چیزی رو از دست ندیم قدرش رو نمیدونیم ولی در عین

حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم نمی دونیم چی رو از دست

دادیم. اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی تضمینی بر این نیست که اون هم

همین کارو بکنه پس انتظار عشق  متقابل نداشته باش . فقط منتظر باش تا

 اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه اینطور نشد خوشحال باش که

 توی دل تو رشد کرده . در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد در یک 

 ساعت میشه یکی رو دوست داشت و در یک  روز میشه عاشق شد . ولی

یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش  کرد .دنبال نگاهای نرو چون میتون

گولت بزنن . دنبال دارایی نرو چون کم کم افول  میکنه .  دنبال کسی باش که 

باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یک لبخند میشه یه روز تیره رو روشن کرد .

کسی رو پیدا کن که تو رو شادکنه . دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای

کسی اونقدر تنگ میشه که میخوای اونو از رویات بکشی بیرون و توی دنیایی

واقعی بغلش کنی . رویایی رو ببین که می خوای . جایی  برو که دوست داری .

 چیزی باش  که میخوای باشی . چون فقط یک جون داری و یک شانس برای

 اینکه هر چی دوست داری انجام بدی . آروز می کنم به اندازه کافی شادی

داشته باشی تا خوش باشی . به انداز ه کافی بکوشی تا قوی باشی .

به اندازه کافی اندوه داشته باشی تا یک انسان باقی بمونی و به اندازه کافی

 امید تا خوشحال بمونی .همیشه خودتو جای دیگران بذار اگر حس می کنی

چیزی ناراحتت میکنه احتمالا دیگران رو هم آزار میده.شادترین افراد لزوما

بهترین چیزها رو ندارن . اونافقط از اونچه تو راهشون هست بهترین

استفاده رو میبرن.شادی برای اونایی که گریه میکنن و یا صدمه میبینن

 زنده است . برای اونایی که دنباش میگردن و اونایی که امتحانش کردن .

چون فقط اینها هستن که اهمیت دیگران رو تو زندگیشش میفهمن. عشق

 با یک لبخند شروع میشه با یک بوسه رشد میکنه و با اشک تموم میشه .

 روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده شکل می گیره.

نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها رو دور نریختی توی

زندگی به درستی وقتی  به دنیا اومدی تو تنهایی کسی بودی که گریه

میکردی وبقه میخندیدن. سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی رفتی

 تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست....

هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر

یک پازل جدید ساختی هنر کردی....


 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

 

 

كاش میشد

جای من باشی

تا بدانی

که چه حسی دارد

وقتی دلم برای کسی مثل تو

تنگ می شود

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

 

حوصله ات كه سر می رود

با دلم بازی نکن

من در بی حوصله گی هایم

با تو زندگی کرده ام ...!

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, توسط ارشاد |

 

کبودی لبهایت تقصیر خود توست

گفته بودم

بوســـــــه

بوســــــه می آورد

گوش نکردی

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.